[RB@Blog_Title]

مرد آتش

چهارشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۶، ۰۸:۴۹ ب.ظ
  • نویسنده : عبدالرحیم آزاد
  • بازدید : [۴۶۵] مشاهده
  • دسته بندی : دسته: دیگر اشعار ,

"مرد آتش"

دلاور مرد آتش زیر آوار
صدای ناله ها و اشک دیوار

تو چون پروانه در آتش پریدی
به اوج آسمان ها پر کشیدی

ز جان و مال و فرزندان گذشتی
تو در زیباترین قصر بهشتی

تویی آن قهرمان ملی من
تویی مرد خدا ای اسوه من

تو که عاشق ترین فرد زمینی
برای دادنِ جان در کمینی

برای مردمان از خود گذشتی
تو با خونت فداکاری نوشتی

به روی قلب ایرانی نوشتی
که تو زیبا ترین ذات و سرشتی

احمد پوزیده

ادامه مطلب

آهنگ دلم گرفته بدجور

سه شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۵۷ ق.ظ

آهنگ "دلم گرفته بدجور"

با صدای دوست خوبم آقای باسط پاکوهی
ترانه سرا؛ احمد پوزیده
تدوین؛ عبدالرحیم آزاد
امیدوارم مورد پسندتون واقع بشه…

ادامه مطلب

ترانه (آسمون مهربونی)

سه شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۴۰ ق.ظ
  • نویسنده : عبدالرحیم آزاد
  • بازدید : [۸۹۲] مشاهده
  • دسته بندی : دسته: شعر عاشقانه ,

سلام ای آسمون مهربونی
نوشتم نامه ای شاید بخونی

سلام ای عطر گلهای شقایق
منو عطر تن تو کرده عاشق

سلام ای صبح دریای نجابت
دل من با شکستن کرده عادت

سلام ای ماه شبهای غریبم
تو می دادی منو هر دم فریبم

سلام ای لحظه های کیمیایی
سلام ای خاطرات آشنایی

سلام ای نرگس آرامش من
شنیدی التماس و خواهش من

سلام ای قطره های شبنم عشق
زنم لاف و نگویم یا فقط صدق؟

سلام ای گلشن مهر و محبت
تو حس کهنه را کردی مرمّت

سلام ای حس بی تکرار دنیا
دل عاشق همیشه خوش به رؤیا

سلام ای رقص گلهای بنفشه
تو می مونی توی قلبم همیشه

سلام ای ابر و بارون بهاری
نشستم منتظر تا که بباری

احمد پوزیده

ادامه مطلب

حجاب

سه شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۲۷ ق.ظ
  • نویسنده : عبدالرحیم آزاد
  • بازدید : [۵۲۵] مشاهده
  • دسته بندی : دسته: اشعار دوبیتی ,

حجاب

حصار باغ زیبایی حجاب است
نگین تاج دانایی حجاب است
برای دختر پاک مسلمان
تمام مال و دارایی حجاب است

احمد پوزیده

ادامه مطلب

کوله بر (قاچاق غم)

سه شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۲۱ ق.ظ
  • نویسنده : عبدالرحیم آزاد
  • بازدید : [۴۷۴] مشاهده
  • دسته بندی : دسته: شعر عاشقانه ,

کوله بر ( قاچاق غم)

ای کوله بر، ای کوله بر
ای غیرت بی انتها
مردانگی، درس تو بود
ای مرزِبان آشنا

ای کوله بر، ای کوله بر
جان تو را سرما گرفت
نام تو در عشق و وفا
در قله ها معنا گرفت

از جان برای نان گذشت
دیدم که او ارزان گذشت
در عصر مرگ عاطفه
از زندگی آسان گذشت

ای کوله بر، ای کوله بر
دستان تو یخ بسته بود
"ها" کردی و از نو شروع
 اما هنوز "پا" خسته بود

سرما زنی را بیوه کرد
بدبختی اش را بیمه کرد
کودک، از این کوه بلند
از برف و سرما، شکوه کرد

ای کوله بر، ای کوله بر
بر شانه ات کوه غم است
کار تو قاچاق غم است
هر چه بگویم من، کم است

احمد پوزیده

ادامه مطلب

زهر عشق

سه شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۱۱ ق.ظ
  • نویسنده : عبدالرحیم آزاد
  • بازدید : [۶۵۵] مشاهده
  • دسته بندی : دسته: شعر عاشقانه ,

" زهر عشق "


گفته بودم می کُشد این فاصله آخر مرا
گفته بودی تا ابد هستی و رفتی بی وفا

گفته بودم پیش تو حال دلم بهتر شده
گفته بودی "همچنین"، رفتی که رفتی ناقلا

خاطراتت هی به ذهنم می رسد بی اختیار
گفته بودم می کُشد هر خاطره از تو مرا

گفته بودی گلْ منم، آن بلبل عاشق منم
ساده بودم، عاشق و دلداده بودم، ای خدا

زهْرِ عشقت خوردم و مسموم احساست شدم
ذرّه ذرّه مُردنم دیدن ندارد بی حیا

احمد پوزیده

ادامه مطلب

گذشته...

سه شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۰۳ ق.ظ
  • نویسنده : عبدالرحیم آزاد
  • بازدید : [۵۲۸] مشاهده
  • دسته بندی : دسته: اشعار دوبیتی ,

گذشته، خاطراتش مثل خواب است
ولی فردا همیشه یک سراب است
غم دیروز و فردا اشتباه است
تلاش حال و امروزت صواب است

احمد پوزیده

ادامه مطلب

دویدم...

سه شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۵۹ ق.ظ
  • نویسنده : عبدالرحیم آزاد
  • بازدید : [۴۲۱] مشاهده
  • دسته بندی : دسته: اشعار دوبیتی ,

دویدم در پی دنیا شب و روز
همیشه در غم فردا و دیروز
بدان از حاصل دیروز و فردا
که امروز است وامروز است وامروز

احمد پوزیده

ادامه مطلب

گره عشق

سه شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۵۲ ق.ظ
  • نویسنده : عبدالرحیم آزاد
  • بازدید : [۶۲۱] مشاهده
  • دسته بندی : دسته: شعر عاشقانه ,

" گره عشق "

یک شب تو را در کوچه پیدا می کنم
آن شب تو را بی پرده رسوا می کنم

در خلوتم روزی اگر، یابم تو را
در گوش تو، آسوده نجوا می کنم

از دوریت، من با دلم، هر شب که نه
هر روز و شب، انکار و حاشا می کنم

صدها گره، بستی به قلبم ناقلا
شب تا سحر، تا یک گره وا می کنم

چون سرد سردی با دلم، هر شب منم
با رفتنت دستان خود "ها" می کنم

تا برق چشمانت به چشمم می خورد
هر شب تو را از خود تقاضا می کنم

وقتی چو بلبل، هی صدایم می زنی
همچون گلی خود را شکوفا می کنم

یک شب اگر، حتی نبینم روی تو
دیوانه گردم قصد صحرا می کنم

روزی اگر، سهم دل مردم شوی
در دل، قیامت با تو برپا می کنم

احمد پوزیده

ادامه مطلب

جشن و شادی و شور

سه شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۴۳ ق.ظ
  • نویسنده : عبدالرحیم آزاد
  • بازدید : [۵۸۳] مشاهده
  • دسته بندی : دسته: شعر عاشقانه ,

جشن و شادی و شور

جشن و شادی و شور است
جمع ما چه پر نور است
شکر ایزد منان
غصه ها ز ما دور است

دسته دسته گلها را
نغمه های زیبا را
هدیه کردم ای داماد
هر گل شکوفا را

جشن امشب داماد
حرف تازه ای دارد
نوگلی که خندان است
گل به دل همی کارد

احمد پوزیده

ادامه مطلب