- نویسنده : عبدالرحیم آزاد
- بازدید : [۳۲۷] مشاهده
- دسته بندی : دسته: شعر مذهبی ,
شعر جدید
ماهِ من، زیباترین ماهِ خدا، ماهِ صیام
آمدی با یک بغل گلهای تقوا بَه سلام
ماهِ من، دنیای من اندر فراقت تیره بود
آمدی جانم به قربانت ولی با یک پیام
آمدی تا تشنه لب، دوزد لبانش از دروغ
آمدی تا بشنویم اندر هوایت این کلام
این سحر با سفره ای رنگین تر از دیشب، عجب
وقت افطار و سفَر در سفره های پُر طعام
بندگی کن ورنه این سریال تکراری چه سود
مقصد ماه خدا کو؟ پرسم از خود این مُدام
آمدی ماه خدا روز و شبَم کردی بدل
مرحبا صد مرحبا، بر بندگان بی مرام
آمدی تا حاتم طائی بِرُویَد در دلم
پر کنم از کیسه ی خود سفره های بی طعام
آمدی ماه خدا، با عطر و بوی بندگی
تا بکاری در دلم خود باوری ها والسلام
احمد پوزیده